موضوع وکیل تسخیری در مبحث دعاوی کیفری مطرح می شود، به این صورت که در موارد محاکماتی و دادرسی، متهم به دلیل عدم بضاعت مالی و هر دلیلی از اخذ وکیل امتناع می کند. براساس قانون مدنی همه افراد در مراجع قضایی باید برای خود وکیل حقوقی داشته باشند. طبق تعریف ارائه شده در ماده ۶۵۶ قانون مدنی، وکالت عقدی است که به موجب آن، یکی از طرفین طرف دیگر را برای انجام امری نایب خود مینماید. وکلای قضائی که در اجرای قانون حمایت قضایی و یا قانون سپاه از دفتر حمایت قضایی پروانه دریافت نموده اند، به عنوان وکیل ایثارگران و بسیجیان در مراجع قضایی حاضر شده و خود را با نام وکیل حمایتی معرفی می کنند. وکیل مع الواسطه معمولا برای رسیدگی به امور جزایی و یا محکومیت های مالی انتخاب می شود که موکل به دلیل حبس توانایی انتخاب وکیل را ندارد.
- اما با وكالت تنظيمی در دفاتر اسناد رسمی نمی توان به طور مستقيم به دادسراها و دادگاه ها مراجعه و موضوع وكالت مربوط به دادگستری را انجام داد، لیکن می توان در وکالت رسمی حق انتخاب وکیل دادگستری را هم گنجاند که وکیل اول را وکیل مدنی می نامند و وکیل مدنی می تواند با وکیل دادگستری قرارداد منعقد نماید.
- طرفین عقد نکاح (ازدواج ) را زوج و زوجه می نامند، نکاح یک عقد اذنی بوده و به دلیل اهمیت تشکیل خانواده در قانون و در شرع، این عقد بدون تشریفات مخصوص منعقد می گردد.
- زیرا نتیجه پرونده به عوامل مختلفی بستگی دارد و نمیتوان وکیل را مسئول نتیجه قلمداد کرد.
- با توجه به جرم هایی که در جامعه رخ میدهد، دانستن اینکه از چه نوع وکیلی بایداستفاده کنیم کمی سخت میشود.
- بر اساس ماده ی 30 قانون وکالت؛ وکیل باید اسراری که به واسطه وکالت از طرف موکل مطلع شده و همچنین اسرار مربوط به حیثیت و شرافت و اعتبار موکل را حفظ نماید.
- نسبت به اقامه دعوی ، دفاع و پیگیری امورات خود در محاکم ، توسط وکیل دادگستری اقدام نمایند.
ماده 347 قانون مزبورنیزبه هرمتهمی حق داده است که ازدادگاه درخواست کندوکیلی برای اوتعیین نماید. وکیل دادگاه باید پایبند به شرافت ، اخلاق ، وجدان و تعهد کاری باشد و به این لحاظ پاسخگوی موکل خود باشد ؛ حتی وکیل معاضدتی که در موارد عدم بضاعت مالی موکل از طرف دادگاه برای وی تعیین می شود . به طور کلی ، هر شخصی که با دیگری قرارداد وکالت امضا کرده باشد ، می تواند تحت عنوان مفهوم وکیل شناسایی شود ؛ به عنوان مثال اگر مردی به همسر خود وکالت در طلاق داده باشد تا هر زمان بخواهد خود را از طرف شوهر مطلقه کند ، این امر سبب می شود که زن وکیل مرد شود ؛ منتها فقط در موضوع طلاق .
وکالت قضایی
چک صیادی چیست؟ از اردیبهشت سال ۱۴۰۰ چک صیاد جایگزین دسته چکهای قدیمی که در تمام بانکها صادر… شکایت از پزشک در مواردی که پزشک در اثر سهلانگاری یا تعمد باعث ایجاد آسیب جسمی یا روحی و ایجاد و یا ایجاد دیگر مشکلات در بیمار میشود قابلانجام و پیگیری است. آیا میدانید درصورتیکه پزشکی بر اثر کوتاهی در عملکرد خود دچار آسیب جبرانناپذیر به بیمار شود چگونه باید از…
شرایط تأیید وکالتنامه غیررسمی
بعد از گذراندن این دوره، آزمونی با عنوان (اختبار) به صورت کتبی و به همراه مصاحبه علمی شفاهی برگزار میشود، فردی که د راین دو آزمون شفاهی و کتبی قبول شود، میتواند در مراسم تحلیف حضور پیدا کند. در این مراسم بعد از تشریفات مربوط و آن شخص سوگند وکالت را بیان میکند و سپس موفق به کسب عنوان وکیل دادگستری یا وکیل پایه یک دادگستری میشود. وکیل به کسی گفته می شود که به جای موکل، اقداماتی را که خود موکل توانایی انجام آن را دارد را برعهده می گیرد. در صورتی که وکالت با سند عادی و یا سند رسمی واگذار گردد، برای انجام امور اداری و یا انجام معاملات می توان استفاده کرد. ولی با وکالت تنظیمی در دفترهای اسناد رسمی نمی توان از سوی فرد حقیقی و یا حقوقی مستقیماً به دادسراها و دادگاه ها رجوع و موضوع وکالت را انجام داد. ولی این امکان وجود دارد که در وکالت رسمی حق انتخاب وکیل دادگستری را اضافه کرد.
از جمله این وکالت ها که توسط وکیل مدنی و موکل تنظیم می شود می توان به وکالت برای طلاق، خرید و فروش خانه، فسخ اجاره و رسیدگی به امور سازمان ها و ادارات دولتی اشاره کرد. به بیان دیگر چون وکیل دادگستری با قبول وکالت تبرعی وجهی دریافت نمی کند تا بر حسب مقررات مالی، مالیات بر درآمد را بپردازد. وکیل معاضدتی باید از جریان کار پرونده و روند رسیدگی ،شعبه قضائی کانون را مطلع سازد. در نخستین گام متقاضی باید از دانش کافی در حوزه حقوق برخوردار باشد و در مرحله دیگر نباید جز وکلای دادگستری باشد.
طبق ماده 682 قانون مدنی، محجوریت (کودکی، دیوانگی، سفاهت) موکل موجب بطلان وکالت میشود مگر در اموری که حجر مانع از توکیل (وکالت دادن) در آنها نمیباشد و همچنین محجوریت وکیل مگر در اموری که حجر مانع از اقدام در آن نباشد. وکلا بر مبنای حقالوکاله دریافتی از موکلشان، مالیات و سهم کانون وکلا (در مواردی که وکیل عضو کانونهای وکلا باشد) میپردازند. برای این کار وکیل موظف است که بر وکالتنامه دریافتیاش، تمبر مالیاتی بچسباند که این تمبر مالیاتی منشأ مالیات او در اداره مالیات میباشد.